جدول جو
جدول جو

معنی پرک پا - جستجوی لغت در جدول جو

پرک پا
کوهی در شهرستان نور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبک پا
تصویر سبک پا
تندرو، چابک، چالاک، آنچه در جایی آرام نمی گیرد، گریزپا، سبک گام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرگ پا
تصویر گرگ پا
گیاهی با شاخه های کوتاه و برگ های ریز به هم فشرده، پای گرگ، پنجه گرگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیش پا
تصویر پیش پا
جلو پا، دم پا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پنج پا
تصویر پنج پا
خرچنگ، جانوری سخت پوست با چنگال های دراز، لاک خارجی پهن و سخت، یک یا دو زوج آرواره و دو چشم پایه دار که به یک پهلو حرکت می کند و معمولاً در دریا و گاه در خشکی زندگی می کند
پیچپا، کلنجک، کلنجار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشت پا
تصویر پشت پا
عقب پا، مقابل کف پا، پس پا، روی پا
در ورزش در کشتی فنی که برای زمین زدن حریف به کار می رود و پا را پشت پای او می گذارند و او را به عقب می رانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشت پا
تصویر پشت پا
قدم، عقب پا
فرهنگ لغت هوشیار
پا، پیش آمد: خوب پر و پا برایش افتاده. یا از پر و پا افتادن، سخت خسته و درمانده شدن، سکوت و آرامش یافتن، بی طاقت شدن
فرهنگ لغت هوشیار
کبوتری را گویند که بر روی استخوان کف پایش پرهای فراوان موجود باشد پرپای مسرول ورشان. توضیح باید دانست که استخوان کف پا در پرندگان بطور عمود بر پنجه ها قرار گرفته و ظاهرا بجای استخوان ساق مینماید. خرخاکی خرخدا حمارالبیت پر پایه
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از گروه گرگ پایان از دسته نهانزادان آوندی که برروی ساقه آن برگهای کوچک بهم فشرده بسیار روییده میشود و از این جهت ظاهرا بخزه ها شبیه میگردند. تقسیمات ساقه و ریشه آن همیشه دوتایی است. زایش این گیاه بوسیله هاگ است. هاگدانهای آن در بغل برگها قرار دارد و محتوی هاگ زرد رنگ فراوانند که بصورت غباری بسیار نرم و مورد استفاده دارو سازان میباشد و آنرا گرد لیکوپود نامند کبریت نباتی مسکیه پای گرگ پنجه گرگ پنجه گرگی: خجسته را بجز از خرد پاندارد گوش بنفشه را بجز از گرگ پاندارد پاس. (منوچهری) یا گرگ پایان. (جمع گرگ پا) گروهی از گیاهان نهانزاد آوندی که دارای برگهای کوچک ساده و متعددند و بدو راسته ایزسپره و هترسپره تقسیم میشوند. نمونه راسته اول گیاه پنجه گرگ است و نمونه راسته دوم سلاژینلا میباشد پنجه گرگیان پای گرگیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده پا
تصویر پرده پا
پاپرده دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج پا
تصویر پنج پا
خرچنگ، برج چهار از دوازده برج فلکی برج سرطان
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه از قبل پاید و پاسی دارد پیش پاینده. جلو پا برابر پا: گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شودک پیش پایی بچراغ تو ببینم چه شودک (حافظ)، بخش مقدم پا قسمت قدامی پای: از سیاهی دل بتقصیرات خود بینا نشد مستی طاوس کم از غیب پیش پا نشد. (صائب) یا پیش پای کسی. لحظه ای پیش از آمدن او: حسن پیش پای شما رفت. یا پیش پای چپ سردادن (نهادن)، هنگام دخول در مسجد و مکانهای مقدم باید اول پای راست را پیش گذاشت و اگر کسی پای چپ جلو نهد خطا وبی احترامی کرده، خوبی را ببدی تلافی کردن: مر جفاگر را چنینها می دهم پیش پای چپ چسان سر می نهم. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنج پا
تصویر پنج پا
((پَ))
خرچنگ، برج چهارم از دوازده برج فلکی، برج سرطان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیل پا
تصویر پیل پا
قدح بزرگ شرابخوری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پر و پا
تصویر پر و پا
((پَ رُ))
پا، پیش آمد، از پا افتادن درمانده شدن
به پرو پای کسی پیچیدن: کنایه از مزاحمت و دردسر ایجاد کردن برای کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
Podiatrist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
Bouncy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خرده ریز چیزهایی مانند: پنبه، کاه، و پرت های پارچه خیاطی
فرهنگ گویش مازندرانی
کبوتر یا مرغی که پاهایش از پر پوشیده است
فرهنگ گویش مازندرانی
بوی بد
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت سر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
podolog
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
elástico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
podólogo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
足科医生
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
弹性的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
пружний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
sprężysty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
лікар-подолог
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
Podologe
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
federnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
подолог
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرش زا
تصویر پرش زا
упругий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پزشک پا
تصویر پزشک پا
podologo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی